خوشبختی یعنی رتبه ی 20 دکترای دایی جان قربون بلا و بوسنا علیه که میشود گفت با توجه به شرایط سخت روزهای قبل آزمون ، یک شاهکار است .
خوشبختی یعنی رتبه ی 20 دکترای دایی جان قربون بلا و بوسنا علیه که میشود گفت با توجه به شرایط سخت روزهای قبل آزمون ، یک شاهکار است .
بیا تصورکنیم ننه بعد از 12 سال برگشته خانه و ما یکی یکی داریم میرویم دیدنش و او چقدر از دیدن یاس که اینقدر بزرگ شده و دایی ها که همگی ازدواج کرده اند و بچه دار شده اند و تو که ازدواج کرده ای و دختر خاله که حالا بچه دارد ، ذوق میکند و بعد به این تصوراتمان لبخند بزنیم . از اینهایی که آخرش به هق هق ختم میشود .
امروز صبح نماینده ی کلاسمان داشت برای تغییر یکی از اساتید امضا جمع میکرد . برگه را امضا کردم و رفتم پی کارم . چند دقیقه ی بعد با صدای آقای همکلاسی که اسمم را صدا میکرد به سمتش برگشتم . با ابروی بالا رفته برگه را گرفته بود سمتم و امضایم را نشانم میداد . گفت " آدمایی که grandiosity دارن همیشه گوشه ی کاغذ رو امضا میکنن " من به امضایم که تک و تنها و جدای از بقیه پایین کاغذ جا خوش کرده بود نگاه کردم و تنها لبخند زدم . به هر حال اینکه در تمام عمرم درحال دست و پنجه نرم کردن با بیماری مزمن " هیچ پُخی نبودگی " بوده ام ابدا به او ربطی ندارد .
Contact های گوشی من :
susan khanoom
zebel khan
سرویس کار کولر
Marmulak
پارکینگ
D.Arash
خ ز پرسشنامه
contact های گوشی شاخدار :
...
#
***
(unnamed)
(unnamed)
(unnamed)
.
.
اگر عزرائیل عزیز لطف کند و تمرکزش را از روی خانواده و فامیل و دوست و آشناهای ما بردارد و اجازه بدهد حال مامان کمی رو به راه شود ، قول میدهم یکی دو سال دیگر خودم دربست در خدمتش باشم .
از جدید ترین اقدامات حدحد در حیطه ی فنچ بازی ، میتوان به حنا گذاشتن برای فنچ های بینوا و حمام کردن و سپس سشوار کردن آنها در روز گذشته اشاره کرد .
یکی از خوبی های زندگی کردن در شهر های کوچک این است که آدم با خواهر و برادرش معلم مشترک زیاد دارد. اینطوری است که میشود نشست به تلفنی حرف زدن با یاس که آخرین برده آموزش و پرورش در خانواده ی ماست و او هی از معلم ها حرف بزند، از اینکه چند روز پیش آقای سیبیل نصف بچه های کلاس را بیرون کرده ، اینکه معلم فیزیک جدیدا هر سوال جدید و مهمی که توی کتاب میبیند رو به کتاب میگوید اوکی ، سر جلسه کنکور میبینمت و اینکه آقای معلم تاریخ گروهی در واتس آپ تشکیل داده اند به نام جامعه ی بیدار زنان و خندید و خندید و خندید .
چندی است دریافته ام که ناتوانی ما در لرُی صحبت کردن در سطح Advance نشات گرفته از ناتوانی ما در ادای حرف کاف است . برای مثال این حقیر به سختی از پس تلفظ کلمه ی کوگ کهی به معنی کبک کوهی بر می آید و این خود اصلی ترین عاملی است که باعث میشود خانواده عزیز گویش شیرین ما را به سخره بگیرند و آن را بی شباهت به لری صحبت کردن ترک ها ندانند .