شما که تخصص ندارید خیلی چیزها را در مورد واکسن کووید نمیدانید. مثلا اینکه اگر عکس واکسن زدن، در اینستاگرام و واتس اپ، استوری یا پست نشود اصلا ماده موثره آن در بدن ایمنی ایجاد نمیکند. بی شوخی.
شما که تخصص ندارید خیلی چیزها را در مورد واکسن کووید نمیدانید. مثلا اینکه اگر عکس واکسن زدن، در اینستاگرام و واتس اپ، استوری یا پست نشود اصلا ماده موثره آن در بدن ایمنی ایجاد نمیکند. بی شوخی.
واقعا خوشحال خوشحال نوروز باستانی و سر آغاز شکفتن و رویشِ و بهار زمین رو جشن می گیرید؟ ما نهایتا خوشحالیم که میتونیم یه هفت روزی رو تا ساعت ۱۰ صبح بخوابیم و فک و فامیل های شما -که مردم باشن - رو نبینیم. غافل از اینکه فک و فامیلای خودمون - که واسه شما مردم باشن - از کله ی صبح کمین کردن ته بن بست ۹۹ که خفتمون کنن.
فقط دلم میخواد یکی بیاد بهم بگه خوش به سعادتت که میتونی به مردم خدمت کنی تا با پشت دست بزنم توی دهنش. اونم با دست چپ که حلقه داره.
ماها همه ققنوس هستیم. یه عده میسوزیم که از خاکستر دوباره متولد بشیم. یه عده هم از خاکستر متولد میشیم که دوباره بتونیم بسوزیم/سوزونده بشیم.
دیشب زنگ زدم به شاخدار. میگه چیه چرا اینقدر خوشحالی؟ میگم آخه رفتم برای عشقم مدادرنگی و دفتر رنگ آمیزی خریدم! میخنده میگه رابطه ی تو و این بچه مصداق عینی عشق یه طرفه اس، الان که زنگ زده بودی و گوشی داشت زنگ میخورد دویده اومده میگه میخوام لولی رو ریجت [ریجکت] کنم.
به قدری از فرودگاه مهراباد بدم میاد که شاید کیفیت این تنفر براتون غیرقابل باور باشه. اینقدر متراکم، اینقدر غلیظ، اینقدر حجیم.
پیک که میاد دم در خونه،به تبعیت از مادرش یه چیزی میذاره روی سرش، لباسی، جعبه کارتنی، هر چیزی. سپس میره دم در و کارت رو میده به اقاهه.
یه مریضه هست اینقدر تملق میگه باید دادگاهی اش کنن، مثل زمین خوارها ومال مردم خوار ها. البته به عنوان پاچه خوار. اومده بدون مقدمه چینی می پرسه اگر یه هواپیمایی خلبانش مریض بشه چی میشه؟ چه به سر مسافرا میاد؟ میگم خب کمک خلبان هواپیما رو مینشونه زمین. میگه نه آخه شما خلبان مایی خیلی مواظب خودت باش.
میگم آهااااا سپاس! ولی بازم یه دکتر دیگه میاد به جام.
یه بچهه از طبقه ی بالا، همچنان از یک ساعت پیش داره عربده میزنه و ازش ممنونم. چون داره مطمینم میکنه به اینکه هیچی از ژنوم کوفتی ام روی کره ی زمین به جا نذارم.