درخت بلوط

بایگانی

۱۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

   داریم تلفنی حرف میزنیم، هی یه چیزی رو تکرار میکنه که من متوجه نمیشم. تهش شاخدار ترجمه میکنه که دارن به شکایت میفرمان: "رفتم دسشویی، پی پی ام نشد، بهم شکلات ندادن"

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۹ ، ۲۲:۲۲
تیستو

از بین تمام ویدیو های اینستاگرام، عاشق ویدیوهای پدیکور هستم. که البته این شامل نعل زدن سم اسب هم می شود.

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۹ ، ۲۰:۱۰
تیستو

       یه بارم یادمه یکی از نوه ها در مقابل یکی از بزرگترا یه رفتاری نشون داده بود که نباید انجام میداد. شبش ما هفت هشت نفری نشسته بودیم دور هم و داشتیم این قضیه رو نقد میکردیم که دایی الف در نکوهش رفتار طرف گفت: "درسته که من خیلی برا خانواده دردسر درست کردم و همه تصمیماتم اشتباه بوده و جز اعصاب خُردی و نگرانی چیزی واسه خانواده و بزرگترا نداشتم و یه ذره هم عاقلانه رفتار نکردم  ..‌." خلاصه اون همینطور میگفت و هی به ماها که توی جمع بودیم نگاه میکرد بلکه یکی بگه "نه بابا این چه حرفیه..." ولی ماها که از اوناش نبودیم که روی حرف بزرگترمون حرف بزنیم،  همه متفق القول، مثل گروه سرود ناشنوایان،  فقط در تایید سرتکون میدادیم.

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۵۴
تیستو

   حال و روزم شده شبیه حال و روز ضحاک. با این تفاوت که  جای دو مار، روی دوش هایم دو دیوانه ساز زندگی میکنند. تغذیه شان هم شادی های کوچکی است که با چنگ و دندان بدست می آورم.

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۵۹
تیستو

اینطور که آینه میگوید، خاموشی است. برق چشمهام چند وقتی است که رفته.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۳۴
تیستو

    خانومه اومده بود میگفت گوشم درد میکنه و من وقتی با دستگاه رفتم سراغ معاینه ی گوشش یهو گفتم : وای خدا اینجارو! خانومه سکته زد فکر کرد گوشش سرطانی، کرونایی، لولویی چیزی گرفته. ولی واقعیت این بود که من فقط واسه سه تا سوراخ گوشش و گوشواره بخیه ای خفنی که آویزونش کرده بود ذوق کرده بودم.

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۹ ، ۲۲:۲۸
تیستو

سوالی که پیش میاد اینه که اون موقعی که ولدمورت از پس کله ی کوییرل زده بود بیرون یا اون موقعی که لای یه پارچه کر و کثیف توی بغل پتی گرو بود، ناجینی کجا بودش؟

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۹ ، ۲۰:۱۱
تیستو

        بعضی وقتا هم یکی میاد که دلجویی کنه. عذرخواهی کنه بابت یه حرفی که شاید خیلی وقت پیش زده. خوبه ها. خیلی خوبه‌ ولی یهو وقتی داره میره اتفاقی میخوره به صندوقچه ای  که شش قفله کردی گذاشتی اون گوشه.
قفل ها هم که به تُفی بنده‌.
یهو میبینی دوباره گند برداشته در و دیوار این جمجمه رو .

۰۸ مرداد ۹۹ ، ۰۹:۲۵
تیستو

هر وقت می خواهم بگویم دوستت دارم، به جایش برایت جوراب می خرم. و من چقدرررر برایت جوراب میخرم.

#میم

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۵۹
تیستو

"به قول مامان بزرگم، نپرس تا ازت نپرسن"

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۲۴
تیستو