درخت بلوط

بایگانی

۱۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

نه! من تحملش رو ندارم که هم روز تعطیل بیام سر کار، هم فک و فامیل و دوست و آشنا روی اعصابم باشن، بعد سنجد هم با عناب فرق داشته باشه.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۲۶
تیستو

"تو کویرِ تشنه ی روح من، بگو باز بارون بباره..."

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۴۸
تیستو

    همین دیشب بود که داشتم نظریه ی شاخدار را برای میم توضیح میدادم. اینکه هر کدام از ما برده ی چیزی هستیم و آگاهی از این قید و بند هایی که گرفتارش هستیم باعث توجه  و ارادت ما نسبت به آدم های بزرگی می شود که رها از هر قید و بند دنیوی هستند. و حاج قاسم را برایش مثال زدم و برایش گفتم یکی از چیزهایی که او را در دید من شگفت انگیز کرده است این است که نه خودش را که زندگی عادی و روزمره ای که میتوانست داشته باشد - چیزی که من برای داشتنش له له میزنم - را در راه هدفش فدا کرد. این را من میفهمم. منی که جانم برای یک روتین خسته کننده در می رود و حالا که از اول هفته هر چیزی درست عکس برنامه ی ریزی قبلی برایم پیش رفته، بق کرده یک گوشه ای نشسته ام.

 

۲۸ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۰۹
تیستو

مکرراً میفرمایند: یا علی مَتَت.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۸ ، ۰۳:۴۸
تیستو

     اگر دویست و نود و پنج میلیون و ششصد نود و دو هزار و سیصد و هفت تا روسری رو بهم گره بزنیم و بعد جاذبه ی زمین رو یه جوری که به من مربوط نیست دور بزنیم، میتونیم بپریم توی آسمون و روی ماه فرود بیایم. فقط روسریا باید عرض ۱۴۰ باشه.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۸ ، ۰۳:۴۲
تیستو

       پیشتر ها یک همسر، فرزند دختر، خواهر، لولی، خواهر زاده، برادر زاده، عروس، زن دایی، زن داداش، دختر خاله، دختر عمه، دختر عمو، دختر دایی، پزشک و خانمِ همسایه اینجا می نوشت . من بعد با حفظ تمامی این سمت ها یک خواهرشوهر در اینجا می نویسد.

۱۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۴۸
تیستو

از اینکه افسار زندگی ام دست دیگران باشد، متنفرم.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۳۵
تیستو

     گاهی هم کارهایی از بعضی ها سر میزند که آدم اصلا انتظارش را ندارد. مثلا من تا هزار سال فکر نمیکردم کشمش ها یهو از دل کوکی های توی فر بزنند بیرون و ادعای استقلال کنند.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۵۱
تیستو

    تعریف کردن و تحسین کردن چیزهایی که اطرافیانمان تازه خریده اند قلق دارد. یک مرز خیلی باریکی این وسط هست. نه اینقدر کم تعریف و تحسین کنیم که توی ذوق طرف بخورد و نه اینقدر جو گیر شویم و به به و چه چه کنیم که طرف لباس را از تن خودش بکند و بدهد به ما. و خب کوچک شما تیستو، استاد به سرعت عبور کردن از این مرز های باریک است.

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۳
تیستو

خدایی نشستین دارین وصیت می کنین؟ من تازه ترشی کلم انداختم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۵۲
تیستو